کمال گرایی و راه های مقابله با آن
کلی کار داشت و ساعتها تو اتاقش بود. شبها را صبح میکرد و صبح را شب اما خبری از اتمام کارهایش نبود. دائماً کلنجار میرفت. نمیدانست باید چهکار کند. مشکل کار کجاست؟
نه از کسی مشورت میخواست، نه به حرف کسی گوش میکرد. کلافه شده بود و دائماً از اعصاب داغونش صحبت میکرد.
پرسیدم مشکل کجاست؟
گفت قصد دارم یک سایت راه بیاندازم و در آن محصولاتم را به عرضه فروش بگذارم.
گفت خب اینکه خیلی خوبه!
گفت آره اما من طراحی سایت بلد نیستم و پول هم ندارم که به طراح بدهم.
گفتم خب چه کاریه؟ اول با یک سایت عادی کارت را شروع کن، کمکم ارتقا بده.
بهش برخورد! انگار به خانوادهاش فحش داده بودم. با عصبانی بلند و گفت: ((تو هم نمیفهمی چی میگم!)) و رفت.
الان که این مقاله را مینویسم 4 فروردین 1402 است و تقریباً 6 ماه از آن کار میگذرد و نهتنها هیچ اقدمی برایش نکرد، بلکه بهطورکلی آن کار را کنار گذاشته است و غرق در ناامیدی به سر میبرد.
و متأسفانه باید بگویم که تقریباً همه ما بهنوعی درگیر کمالگرایی هستیم!
کمالگرایی چیست؟
کمالگرایی یا کامل گرایی یا perfectionism یکی از ویژگیهای شخصیتی است که فرد تلاش میکند تا خود را در یک وضعیت کاملاً بیعیبونقص قرار دهد.
به بیان دیگر میتوانیم بگوییم انجام کاری که ضررش بیشتر از منفعتش است!
مثلاً من قصد دارم تا مطالعه را شروع کنم، اما این کار تنها در مرحله قصد باقی میماند چرا؟
چون بهانههای افراطی میآورم.
- آخه میز ندارم
- آخه یاد ندارم چطور کتاب بخوانم
- آخه الان که نمیتونم
- آخه دفتر ندارم
- آخه یاد ندارم خلاصهنویسی کنم
- آخه
- آخه
- و…
و در نهایت جز اینکه وقتمان را هدر داده باشیم هیچ نتیجه دیگری نسیب مان نخواهد شد.
ضررهای کمالگرایی
از ضررهای کمالگرایی هر چه بگوییم کم گفتیم؛ بهطورکلی هیچ مزیتی در کمالگرایی نمیتوان دید، افراد کمالگرا افرادی:
- منفعل
- انتقادگر
- افسرده
- پراسترس
هستند و اگر از این موضوع جلوگیری نشود میتواند تبعات بسیاری برای فرد داشته باشد.
وقتت هدر میره!
فکرش را بکن، علاقه داری تا فوتبال را بهصورت حرفهای یاد بگیری؛ اما تنها به زمین چمن نگاه میکنی!
بهانه میآوری که توپ ندارم، فضا نیست تا تمرین کنم، کفش مخصوص ندارم و…
فوتبالیست شدی؟
قطعاً نه! فقط زمان را هدر دادی و چند روز یا چند هفته یا چند ماه از زندگیات را در فکر یک کار گذراندی و هیچچیزی اتفاق نیفتاد!
افسرده میشی!
افراد کامل گرا به این دلیل که توانمندیشان کمتر از آن سطح ایدهآلی است که مدنظر دارند و دست به اقدام نمیزنند، بارهاوبارها در روز نااُمید میشوند و زمانی که این حجم از ناامیدشدنها رویهم انباشته شود بهتدریج تبدیل به افسردگی میشود.
مثلاً شما قصد دارید کنکورتان را خوب بدهید.
از همان ابتدا دوست دارید تا در اکثر دروس خود درصد 70 به بالا بزنید، اما اول راه هستید.
منفی میزنید و ناامید میشوید. صفر میزنید و ناامید میشوید، سؤالی را بلد نیستید و دوباره ناامید میشوید و… این مسیر همینطور ادامه پیدا میکنید تا زمانی که تصور میکنید فردی با توانمندی کافی نیستید و بهجای اصلاح روند، مسیر را ترک میکنید.
از دیگران انتظار داری!
یک فرد کمالگرا جدا از اینکه معیارهای بسیار بالاتری از توانمندی خود دارد از دیگران نیز انتظار دارد!
انتظار دارد که آنها: مانند او فکر کنند، آن طور که او میخواهد رفتار کنند، نقصها و ایرادات افراد را نمیپذیرد و کنایه میزند.
و در نهایت فردی تنها میشود که هیچکسی علاقهمند به برقراری ارتباط با او نیست!
چطور برطرفش کنم؟
شناسایی افکار سمی
ابتدائیترین کاری که باید در مقابله با کمالگرایی انجام دهیم این است که عوامل مزاحم را شناسایی کنیم:
- من باور دارم که بدون انجام امور حرفهای کسی مرا تحویل نمیگیرد
- حتماً باید موفق شوم وگرنه اطرافیانم به شکستهایم میخندند
- شکستخوردن مساوی است با بیعرضگی
- و…
بهعنوان یک فرد درگیر کمالگرایی امکان دارد یکی از عوامل بالا یا مانند اینها را دارا باشید.
دعوت به اقدام
از قوانینی مانند قانون 5 ثانیه استفاده کنید و خودتان را برای مقابله با کمالگرایی آماده کنید.
خیلی از ما تا زمانی با کمالگرایی دستوپنجه نرم میکنیم که انکار را شروع نکردیم، اما زمانی که یکقدم برایش برمیداریم از سطح کمالگرایی کاسته میشود و مسیر خود را طی میکنیم.
اولویتبندی کنید
قطعاً همهی ما خواستههای زیادی در این زندگی داریم؛ ما انسان هستیم و ذات انسان سیرناپذیر است. اما اگر بر این باور باشیم که باید تمامی خواستهها یا تعداد زیادی از آنها را با هم برآورده کنیم، به مشکل میخوریم.
بهعنوانمثال من یک مدرس هستم که در همهی حوزههای مربوط به کارم مهارت ندارم، در اینجا باید اولویتبندی کنم که کدام مورد در حال حاضر کمک بیشتری به من میکند و سریعتر میتوانم انجامش دهم!
پس بر طبق میزان آمادگی و آشنایی خود با آن حوزه امور را اولویتبندی میکنم.
مراجعه به تراپیست
اگر هر اقدامی را انجام دادید؛ اما در مقابله با کمالگرایی ناتوان بودید، نیاز است تا به یک تراپیست یا مشاور مراجعه کنید تا با هم دیگر از باتلاق کمالگرایی خارج شوید.
شما چطور با کمالگرایی مقابله میکنید؟ با ما به اشتراک بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید